یک تا بداهه به سل للا به

هر چه که به خاد و خار در آور کند به داشت کردن

و همه ام را بلند اندازد به نزد با کی

هستی من شکل در دهد ور به گیر به بالا پوش وبا نوش

تنگی سلسله کشی دنی دن دنی به باور داری هر مجابی جا به جایی

جوانی است

جان با کندی دن به سل لللابه عالی تم

تالم ته تتال تلی تن    ترازو وزینی می خواد  به باسکول انداخت تنی چند از

جویدم جوی دنی های به رشته رشتی های مقیم زیر کوه ستان های

که وا دارند

به زن دانی آوردن و نور دی دن  باید دانستی زیر ما شین چوپانی شرف یاب  شرف پاییده

آبی ده با می هزارگانی مانده ازگار   

گواری از حلقوم که زیرو روی می شد داری 

 به عکس در عمل شدن    مخاطم را به بینی میزی چیده شد

گرد گردی دن و گزارش

تولید ترکیدن   ترکی دیدن    تراکیدن   

تراشم شده تیز روی هر سه تا لوله  

با قصد بسته بازم      با فر مالی مایش     گاو زیان جن دار

به دباغی سر گذارم نه ایست   به ده با چار چراغی سرخ چشمک با پشمک پخشم می خورد

به حلزونی سنگین قانونی مرد با دسته خودکار نوک کلاه رو به آفتاب 

من یخمک خاست قورت از حنجره

با یعنی آنانی که خدمت بی کارم   آرم دارم  آرام ترم به گیری     

نظرات 11 + ارسال نظر
حقیقت پنج‌شنبه 8 دی‌ماه سال 1384 ساعت 01:25 ق.ظ

مرد پشمالو
از اندام من و تو
حکایتی خواهد ساخت
در آن خواهد دمید به روی همه
تا من و تو بی خیال دنیا شویم
در بین این همه کتاب خوانده نشده.
و فرامش کنیم،
روزی
بهشتی اینجا بود!

همنفس پنج‌شنبه 8 دی‌ماه سال 1384 ساعت 03:18 ب.ظ

سلام ساجده جان !

مثل همیشه تند و تیز و دلواپس ؛ سنگینی باری که بر می داری از باری که بر دوش می نهی ، مهیب تر است . که را به خواب می بینی و کی را در آیینه ات می جویی . مثل دره ای از گل و گیاه و گناه می مانند شعرهایت . جادوی عاطفه و عطف تو هم که جا به جا پیداست . مثل کامپیوتری که قلب تو را می طپد و مونیتوری که پلک نمی زند و کنارش شاخه یی گل یاس . به یاد تو . همنفس .

حسن جمعه 9 دی‌ماه سال 1384 ساعت 01:11 ق.ظ

این موضوع خیلی مسخرن ولی باحاش حال امکه

بندر خوبم جمعه 9 دی‌ماه سال 1384 ساعت 02:03 ق.ظ http://www.banderekhoobom.blogfa.com

off می خونم .

ادبی دومینو جمعه 9 دی‌ماه سال 1384 ساعت 06:03 ب.ظ http://domino.blogfa.com

شماره ی نهم منتشر شد.

پیله شنبه 10 دی‌ماه سال 1384 ساعت 03:09 ب.ظ http://hami.blogfa.com

ساجده خانم حالا پیله را در انجمن میبینی و سلام هم نمکنی؟دوشنبه را میگم من ردیف سوم از بالا نشسته بودم زیر پاهایت را ببین و گرنه پیله میکنمها !!(باشد دوشنبه بعد)

دو شنبه !
چرا نپیچی دی ام با دیدن ۵ تا شنبه دانشگاه بودم نه دو تا شنبه

مازیار نیستانی یکشنبه 11 دی‌ماه سال 1384 ساعت 12:01 ق.ظ

کتابتان را تهران دیدم تبریک می گویم....

مهرزاد یکشنبه 11 دی‌ماه سال 1384 ساعت 02:48 ب.ظ http://bisaquar.blogfa.com

؟

سیاورشن دوشنبه 12 دی‌ماه سال 1384 ساعت 02:24 ب.ظ

سلام ساجده! خوندمت ! باور کن ...تازه اینجا را هم اشتباهی خواندم ...گرد گردی زن!

سید مهدی موسوی سه‌شنبه 13 دی‌ماه سال 1384 ساعت 03:53 ب.ظ http://bahal3.persianblog.com

سلام دوست عزیز! باز با مطلبی تحت عنوان «یک متن غیر لیبرالیستی/غیر فمینیستی با سس اضافی» به روزم حتما سر بزن...

[ بدون نام ] سه‌شنبه 13 دی‌ماه سال 1384 ساعت 04:43 ب.ظ

خوب که هست...تازگی هم دارد از مزه...مثه تازه مایی.

شیرین است و مثل پشمک حتی بی فرهاد.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد