با اشاره دست به سمت نگاه کن می چرخم من در پنجره کلاه زردش را می بینم و نازکی رنگ رفته ی ماه داشت پشت آفتاب بیاد
-دیدم
- بعضی چیزا رو خوب می بی نی
- ها
- چه دورند
- نزدیک میشن
- ماه دیگه
- داره صبح میشه
- دیگه چیزیش نمونده
لعنت بسیار بر بندر عباسی که مرکز دور شد ماست
- دور میشیم
- زمین گیج از بی دوتایی
- اگه یادش بره صبح کنه چه تو میشه؟
- انرژی از هسته ساقط تو مثبتی با نیروی شمال و جنوب جریانی داری
- چه حرف های تازه
- مگه قبلن تکراری میزد
- قبلن نبودیم ما با هم دیگری
- ها نبودیم
سر جا می آید گیرانی دنی
- اذیت شانه نیستم ؟
- نا اصلن
زانو با حرارت وصل گرفته به چفت شانه سر از بازوی سفت لمس همه چیز نهایت بسته گرفته
- حق با تو شد بریم
- بریم
در مسیر خطوط دست ها نشانی خالی است خوش داشت از یافت کردن جا به جایی که تو سنگ بندازی
پیدا شود همه من در کلاه که سر می خارانی من شانه دارم بدم
- این را چرا دست گرفته ؟
جواب نمی رسد از درد سینه ای که تپش گرفتاری داده تا بیاد
- هیچی
سرش بر می گردد و پوسته کنده تر از سیب های صبح افتادنی ام
سلام سال نو مبارک
سلام دوست عزیز بار اولمه دارم بهتون سر می زنم. خوشحال می شم به من هم سر بزنید
سلام
با زم من مزاحم شدم چون می خواستم یه خبر جالب بهتون بدم از اونجایی که شما یه دختر با معرفت هستین مث من که یه پسر با معرفت هستم .
اگه دووست داشتین که همیشه همینطور بمونین و یه دختر نمونه باشین میتونین به وب لوگ من سر بزنین .
چون اونجا چند توصیه عالی هستش که بدرد همه دختر ها می خوره.
با زم بچه محل لوستون
رضا
من که لذت برد از خوندن....
بازم ..دوباره .. اصلن موروتون زیبایی است!!!
سلام ، ( در گلستان دمیده نور بهار / چشم گل را به این دیار بیار )) سال نو مبارک ، همیشه بهاری باشید و به امید دیدار
یکی اینکه تا یید می شود دارد حرفم که یکی در میان کار خوبی می کنید دوم اینکه پهلو خواسته اید بزنید به روایت داستانی البته بیشتر فیکشنال بوده تا فانکشنال ( انگلیسی هم میشه شعر گفت ها !) نزده اید ولی خورده اید به لبه برگشته اید به شعر / کلا ً ولی از پل زدن نه که خوش ترم می آید این هم پل قشنگی بود / یک نکته ی دیگه هست خیلی طولانیه تونستم مفصل ، بعد لینکشو می دم / همیشه نویسا باشید
منتظر نویست هستم با کلی مرسی تم
خانم کشمیری سلام ...حتما قبول می کنی که در بین کارهایت این کار متفاوتی بود نمی خواهم بگویم که بهتر بود یا ...اما اینگونه استفاده از زبان روایی را در کارهایت ندیده بودم ...اما شعر را سهل تر واسانتر نموده بود با این کار راحت تر می شد ارتباط بر قرار کرد ...من هم با یک کار تازه به روزم وبیقرار حضورت...
منزل و مبارک و ایضن شعر و نوشته ی نو .
سلام سارا جون سال نو مبارک عزیز م خوبی باشی ان شا ا...می خونمت اوکی دو تا نقطه اکس دو نقطه *
به نام خدا
تا خنده ی مجروحت به چرک اندر نشستست رهایش کن رهایش کن ...احمد شاملو ...
سلام .متن قشنگتو خوندم . ممنون میشم به وبم سر بزنی و حتما نظرتو بنویسی .
مه نمردم.زندم دوباره انوشتم .
سلام بر دوست! من به روزم و منتظر نقد و نظر شما
سلام حالتون چطوره خوش می گذره موفق باشی
پرتقال...دویست و شش تا...
سراغی از پیله ناگری ؟
سلام...شصت و دو یا ۲۰۶ ...با شصت و دو به روزم...