منی نماند همه تو داد

کیسه به خواب نمی رود صبح نکن از گردن گیری پر تناوب باکره

می آویزد برای تا مدتی در دید تو بسته دارد دور تر از گم گار شدن برا نوشت کردن خیلی خوبم با درد آمد آنکه همه چیز بگذرد به حال خود ببرد لندنی دور تر چند تاست به والم به جهنم دور از جان شما سرد است زمین و آسمان در میانه سنگ پر آورد به میل سلیمون نبی مورد علاقه سر شانه ای چار پر ریخت زیر تخته سنگ ی آماده ریز  تخت دو نفری در لحاظ است که به واجد شرایط تنگ می کند از هم گیری سقوط به ارتفاع او حدی است متجاوز از رشد سیه موی سینه یعنی پا بر شانه       

نظرات 20 + ارسال نظر
افسانه دوشنبه 1 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 12:57 ب.ظ

به هیئت کوه سر به زیرم و افتخار دارم به انجام شما .
شادی دنیا وبرکوه بودن ارزانیتان جاودانه .

از مهر بانی در هیئت صحرای یت خوش به حالمی و تشکرات فر آوان مرسی تم تمام

موگ سه‌شنبه 2 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 06:28 ب.ظ

خیلی سرد است با درد که دور از جان تو باد و بودای هر چه باداباد.....و احساس می گیرد



بی درد بمانی شاعر.

خدنگ چهارشنبه 3 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 12:09 ق.ظ http://khadang.blogfa.com

سلام .. هی بهش اسرار کردم باهام بندری حرف بزنه نزد .. حالا هم واقعا توی خوندن متنهات به مشکل برخوردم!!!!!!!!
(شوخی بود!!!!!!)سلام خانم کشمیری .. خوشحالم زمانی دست داد برای دیدن دوستان پس از دو سال و اندی و اینکه اندک بود حسرتی بزرگ در دلمان گذاشت... به بچه های انجا سلام برسانید .. به امید دیداری همخانه شعر و داستان و .... یاحق!

شاه رخ چهارشنبه 3 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 01:56 ب.ظ http://roospigari.blogfa.com

شاهد از غیب رسید این متن مثال خوبیه برای اون چیزی که من نوشتم لذت باختن

باغ های معلق پنج‌شنبه 4 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 12:54 ق.ظ

به روزم با درد درد درد درد

درد درد درد نشانی چرا نداری ...

مسعود سلاجقه جمعه 5 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 12:00 ق.ظ http://masudsalajeghe.blogfa.com

سلام
سا جده خانم
از بس سهیل شده ای به غر یبه ها می مانی

می مانم تا سهل شدن و می بخانمت

حسین شکر بیگی جمعه 5 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 04:29 ب.ظ http://hazyanat.blogfa.com

سلام! خوبی پرتقال؟ اینو خوشم اومد با همه لالیش زبان بسته شیرین بود میل سلیمون نبی مورد علاقه سر شانه ای چار پر ریخت زیر تخته سنگ ی آماده ریز تخت دو نفری در لحاظ است که به واجد شرایط تنگ می کند از هم گیری سقوط به ارتفاع او حدی است متجاوز از رشد سیه موی سینه یعنی پا بر شانه

زبان شیرین بسته لال چون نمی گوید او بداند

مسعود شنبه 6 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 05:32 ب.ظ http://looyatan.blogsky.com

سلام عرضم به حضور شما که لینکش به اسم اکبر سردوزامی در وبلگ هادی است که یک قسمت دارد به نام یادداشتهای پلنگ خانم
اگر پیدا نکردی در خدمتتان هستم شماره تماس از شما ندارم

پیدا شد ... بماند

ایمان یکشنبه 7 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 04:24 ق.ظ http://MANifeST.IR

باش تا نفرین دوزخ از تو چه سازد / که مادران سیاه پوش داغ داران زیبا ترین فرزندان آفتاب و باد ، هنوز از سجاده ها سر بر نگرفته اند...

سیاه وش سه‌شنبه 9 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 01:39 ب.ظ http://roospigari.blogfa.com

من هم بزنید خوشحال تر سر می شوم از داستانی که هست نه البته اینقدر که شما

پیتر پراگ چهارشنبه 10 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 07:37 ب.ظ http://shocoolat.blogfa.com

اروتیکش یه خورده زیاد بود و پیچوندی حسابی مخاطب را

مسعود سلاجقه چهارشنبه 10 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 11:39 ب.ظ http://masudsalajeghe.blogfa.com

سلامت
البته که سهیلت توانم خواند که گاه گاه به جلوه در آیی با طراوت کلام به زبا نی که دل نشین است

امیر خالقی یکشنبه 14 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 09:59 ب.ظ http://www.bekhon.blogfa.com

سلام .... خانم کشمیری .... با یک داستان به روزم...

شاه رخ دوشنبه 15 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 11:17 ق.ظ http://roospigari.blogfa.com

هستم

[ بدون نام ] دوشنبه 15 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 05:55 ب.ظ

dooste aziz be in weblog yek sari bezan www.bahat.blogfa.com

پیله دوشنبه 15 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 07:45 ب.ظ http://hami.blogfa.com

بابا من حاضرم پول تو جیبیم رو بدم یه مترجم بگیریم نوشته های ساجده کشمیری را ترجمه کند برای عوام.

[ بدون نام ] سه‌شنبه 16 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 10:06 ق.ظ

سلام با تشکر از زحماتتون اگر فرصت داشتید یک سری به این ادرس بزنید مطالبش بسیار جالبwww.alcoran.blogsky.com

محمد روحانی ﴿ نجوا کاشانی ﴾ چهارشنبه 17 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 10:12 ب.ظ http://golestanesheroadab.persianblog.com

سلام ،
در بار گاه عشق شما بار یافتم
دل را درین بهشت گرفتار یافتم
با این که چهره های مجازی ندیدنیست
شادم ازین که فرصت دیدار یافتم

میثم متاجی شنبه 20 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 03:19 ب.ظ http://www.padnoosh.persianblog.com

کودک ماهیگیر

با دستانی مثل پلاستیکی پر از آب

نرم فرو می رود

کمر تا آب

زن

توی ماشینی که/ درد /

شانه های کاگران آلمانی

روی آسفالت می ریزد

چیپس می خورد

نمک

توی دهان دریا

کودکی کودک را بزرگ می کند

توی دهان زن کوچک

منتظر حضور تان هستم. با یک شعر.

سمیه چهارشنبه 31 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 12:51 ق.ظ

نظری ندارم که فقط می خواستم عریضه یک سری زده باشم . راستی اینو یادم اومد:در بیشه زار یادهها تنها ی تنها
افتاده بودم بار در دست
در آسمان صبحدم ماه
می رفت سرمست

چه قدر خوش به حالمی نمی دانی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد