به داهه تا قبل از رفت از سر بندر

در ازدحام روز اولی ته ات را گشاد تر به گیر در باور اینکه

مرده ما مرده تر از مرده شماست

به تریاکی چشم ها یش

خم شده تا به تای اول تا

به تا نزدیکتر با پنبه ی گوشت

چه قدر دراز به کشم در نعمت های زیاد قبرستان

برسی ازپشت مشتی آدم

نوشته کرده ای  پایم را روی سنگ نکشم

می کوبم تا گوشت/ بریزد/ بگیرد استخان هایت / استخان پایم

باد شب درازی راه انداخته در کج تابی ماه به هم خابی می آید در

صبح بازوهایت

قبر موج که بر دارد دردلم خالی بند از در بندر می زند  

 

نظرات 12 + ارسال نظر
[ بدون نام ] دوشنبه 20 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 02:23 ق.ظ

تبریک می گویم. وبلاگ شما بسیار تخمی می باشد.

عرفان هاشمی دوشنبه 20 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 04:44 ق.ظ http://MANifeST.IR

سلام تا. در هیچم عجب گرفته سر پا تا. ندانم که چه ولی بنویس کن چرا؟؟؟ خواندم در پهنگی ات. نوشت کرده ای خوبی در نبوده سفر ...چرا؟ واین که نبوده ام هیچ خانه غمگین ترم هر وقتی بیش تر. به امید که بودنم خانه روزی دیگرت... به درود

شاه رخ دوشنبه 20 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 07:06 ق.ظ http://roospigari.blogfa.com

اگر بداهه بود که خیلی بداهه ی پخته ای بود در هر صورت به نظر کار شده می امد و طبق معمول تامل بر انگیز

مجتبی.م سه‌شنبه 21 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 05:57 ق.ظ http://www.ccccc.blogfa.com

زیبا بود
مثل همیشه
ــــــــــــــــــ
یاعلی

موگ سه‌شنبه 21 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 04:49 ب.ظ

من فقط چند کلمه سطر اول فکر میکنم هیچ ضرورتی در بودنشان نیست.



حسین شکر بیگی پنج‌شنبه 23 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 11:29 ق.ظ http://sedaaa.blogfa.com

سلام! یه چیزی پیچید به پام یا پام پیچید به چیزی دارم من چی می خونم می دونین شما؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

سیاورشن پنج‌شنبه 23 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 02:03 ب.ظ

سلام ...فکر میکنم زیبا و تلخ بود به هر حال چون من هم اونجا بودم ...

که صدای تو در کامنت در بیاید

مهدی اخلاص مند پنج‌شنبه 23 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 09:31 ب.ظ http://banderekhoobom.blogfa.com/

ترس از مرگ بسیار وجود دارد اگر سرنوشت همه ما اینچنین باشد .
ولی
بزرگی خدا نباید فراموش کرد و نخواهم کرد چرا که هر پنج انگشت یکی نیس تن د .

ترس؟

ناخدا سه‌شنبه 28 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 12:52 ق.ظ http://bandari.blogsky.com

باد تیگفتن . یه گازی زار خاش توا . تا !!!

از زار خاهی خاش باد گذشته گفت

حسین سه‌شنبه 28 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 04:46 ب.ظ http://daam.blogsky.com/

سلام من از شعر نو خیلی سر در نمیارم. البته این یکی دیگه پست مدرن بود نه مردن! به همین خاطر نه الکی می گم قشنگ بود و نه ژست منتقد همه چیز فهم می گیرم. به هر حال موفق باشید و امیدوارم در آینده چیزی بنویسید که دستکم من هم توان نظر دادن داشته باشم.

امیر خالقی چهارشنبه 29 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 08:50 ق.ظ http://bekhon.blogfa.com/

در سیاه چاله های همین حوالی
نرینه های مرد نما
عقدهایشان را به استمنا نشسته اند .....
---------
شعر امضا شده کشمیری است
و پس از خواند چند خط بی شک به او پی

مرسی / همیشه استفاده برده ام

گن جیش کک.. پنج‌شنبه 30 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 01:38 ب.ظ

کلمه اتی که انبارم می شوند برای مردی که مست وخوانش طولانی و گوش های که خیلی وقت شده که نمی خوانند
کوچکی به اندازه نصف مانده کوزه هم که بشوی .. نوش

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد