نه باشد هم باشدی دارد دار دار
می خاهم خود ام را به سوزانده باشد
و عذاب از لب به گیرد جهنم باکره
از تخم ریزی من زیاد ها
به اورس ها به گو
باد
به چه شرطی نمی گیرد گوش همی سرخ
با افتادن از نیروی جاذبه زمین و بار قلیایی فراوان
فرو به کش
تخلیه یک حیوان علف با خور های اضافه در خاب است که پر از کیسه ی آب دار می ترکاند
جمهوری خاموش زنی
گرسنه تر به کش مصیبت هر چه خدای خاب آلوده
خاب های شیطانی را به تر از قدیسه می بی نی تا
از مناجات زیر حمام را شبی با لخت به دوش کشانی ده
کاشت کن
دست های رزیده درزیر استخوان -خواندم فریاد بکش ترسیدی دروغ بگوید صدای که از ته من بود ... ..
فلش بک :ازرویاهای پادگانی باگیت های درپا
خوب شده بود گاهی از چشم ها که فاصله بگیری بهتر می بینی وبعضی اصلا دید نمی آید...
کی به بی نم ات
سلام! من سعی کردم یه چیزی تو ذهنم بسازم و مطمئنم چیزی نیست که تو ذهنت ساختی باالخره هر کی روایت خودشو می سازه
سلام / پیامهایم همه سیاه و آه تنها واژه ای سر خورد بر داسهای سرخ بر چکمهای چکش ... منتظرم . درود
سلام...
قشنگ بود...
اما یک گسستی در کار هست که کار رو کمی غریب میکنه...
نمیدونم از چیه... یعنی سوادم نیکشه...
فهمیدم بر میگردم...
موفق تر باشی...
خوب است است مرسی اتم از دقت ات
می خاندم که ماند نیمه کاره متن. آمدن خاهم کردن و خاندن.
ترا هم مرسی اتم وقت داد گرفتی
هو / رویت شد ... دوست عزیز !
سلام من که هیچی نفهمیدم فقط ا ینو نوشتم
بگم اومدم
سلام
بهتر شده از این کار های این چند وقت تان.
ولی برای من این پاها اضافه ی نچسب بر متن است..شاید هم نتونستم به فهمم..
موفق باشی و خوش ..
این فقط منو به یاد نیوتن و هوا انداخت. سیبی که تو سر نیوتن خورد و کشف جاذبه و ایستادگی در مقابل کلیسا و از اون طرف سیب بهشتی و خوردن و راندن شدن و کلی توهم دیگه....
خانم کشمیری سلام / باید شعر شما را چند بار دیگر بخوانم تا برایم ملموس تر شود / یا حق
ساجی .. من دل تنگتم
.
والله ساجده خواستم چیزی بنویسم از جنس کل کل
اما چون ترسیدم استنباطم غلط باشه گفتم باشه در خلوتی
ضمنا از این عکس هم عصبانیه ام گویی...باشه تا در خلوتمان
من قبلا ْاینجا چیزی ننوشتم ؟ یادمه راجع به عکس یه چیزی گفته بودم !لابد یادم رفته ثبت اش کنم ، در هر صورت عکسی که زدین قشنگه و شعرتون ارزش دو باره خوندن و دوباره لذت بردن داشت