ته چار شنبه های نه سوخته پر و هر چی دود از دهان باز می دهد

شایع شد در بندر عباس به می رم      روی سطح نمک     به وقت ظهر لوار

ماسه باد و پرده ی آخر عروس

چه گونه دیگر مرغی آمد نشسته بر پشته

تا چند گونه دیگر مرغی بیاید به واسطه ی خم کرم     بر ام گیر        بنا بر برابری 

هل اتنا به هذا الدم

بوی قبرستان خفیفی گرفت

شبانه      پارچه ی سفید را می کشم از کشاله های ران

راهی است خونی گرا

 با گرایش چند نوع استخان لگن

طول عمر می دهد سه شنبه از مجاری باز و بایسته سری

 

از برای آرسو که می بی نه پر دارن می زنند کرک ها در باد

به مرده ی اشخاصی رسیده که پوست ام را خورده بالا نمی دهد

نمی دهد بی جهت

بی جهت یک طرفه در گردش سیاره می ریزی خون ام

بعد از وقتی دیگر            موقعیت خصوصی موقعیت نیست

نشسته بر من

سه تا مستراح عوض کرده تا بنشینم