چه قدر قدر تخت خالی توالت سفید سفید ملافه نه دانسته
پایه نیستی پای داری در ایستگاه نمی رساندمان
در تن هایی باز از پشت بیمارستان ظهر داره به شود
قفسه ها خاب اند و سوسه ته کمد منو می گرده بی روسری بریده پا
روز بر می گرده به صفحه ی گوشت آلوده به دولب خیس ناک از
چسپ اکی در لبه ی شب
باد از هر چی به گی از دنباله تا خیابان رو از کاغذ به پرونه
خوشحال شدم وقتی دیدم بروز شدین .ولی من باز هم نتونستم شعرتون رو خوب بخونم
برات می خون ام
یه جاهایی احساس میکنم از زبان یه کودکی که می خواد بیاد دنیا حرف میزنید(وسوسه ته کمد) یه جای دیگه احساس میکنم از دختری صحبت میشه که کتک خورده(بی روسری بریده پا) البته ببخشید اینطوری در رابطه باشعرتون مینویسم
خیلی ممنون ام می شم حرف به شی و کلمه کنی
سلام عزیزم خیلی وقته ازت خبری ندارم نه آفی نه زنگی نه کامنتی!!! به خدا دلم برات تنگ شده. اصلا منو یادت هست؟؟؟؟؟؟؟؟
یادمی خود ام از یاد می روام الانه زنگ ات می زن ام
سلام تا. هیچ گاهم نمی شود اولی یا دومین باشم. به خوش حالش آن باشدی که می زنگی براش. در راستی کارت خوب بود با پرداختی تازه تر. امید دارم تازه ترش کنی همچنان. سبز باشی تا باشم / با مهر
از برایت در جدیدن کار بفرست کردمی یافت ات شد ؟ مرسی تم از همه سر زدنی همه چی از خوبی است نه در مهم چند از نفری
سلام . نمایشگاه تابلو های سفالین خانم شایا صفا در حمام گله داری افتتاح شد . اگر دوست داری برو ببین تا تاریخ ۳۱ اردیبهشت . فعلا خداحافظ
مرسی اتم از گفت ان
سلام ساجده عزیز
وبلاگ زیبایی داری
خوشحال میشم به منم سر بزنی و تبادل لینک داشته باشیم
ها گرفتم ات شعر ممنونت ام. در همین روزها نشرش کنم! شاد زی تا سبز. به ما هم یادی باش
سلام! من بر گشتم
خوب است برگ اشت ات
ایا داشتن وبلاگ شما رو خوشحال میکنه ؟ایا حس جالبی نسبت به این فضایی که در اختیار داری داری؟ برام بگو
خوش حال یعنی چی از نظر تو و حس جالب هم را به گو برای من اول تو و این که من سفال ها را رفت ام دی دم و یکی اش را برداشت ام خوش مان آمد و مرسی تم از خبر دادن
بیمارستان شعر نداره
بیمار شعر بدون بی دلیل
شعر مرگ و شعر پرستار بیدار
بر از داشت خوبی داشت در تیکه های همیشه که هستی خوب است
یعنی از اینکه از این طریق با مخاطب ارتباط برقرار میکنی جالب هست یا نه
دقیقن جالب است و اینکه مخاطب های در جدی هم پیدا می شود که یقه ات را به گیراند و بی هیچ چیزی حرف کنن
سلام
درود گرامی
خواندمت به خون
خیلی خوب
ممنون اتم از خونی دنی در زودی به هست می شوم
سلام حالا باید گفت از تو دیگر خبری نیست . شعرت را در مانی فست دیدم بهتر دیدم اینجا نظرم را بنویسم _ از هفت سنگ خوشم امد . در عین حال که انسجام کافی دارد از پریشانی شاعرانه بی بهره نیست اما (( درد داردم می کند )) مشقی بیش نیست برای رسیدن به شعرهایی مانند (( هفت سنگ )) البته اگر هم این دو بخش از یک شعر باشند . بخش دوم ( هفت سنگ ) می تواند یک شعر مستقل باشد . به نظرم بهتر است که مستقل باشد . راستی از شب شعر دیروز چه خبر دانشگاه هرمزگان ؟ کیا شعر خوندن ؟ از خارج از هرمزگان هم مدعو بود؟
اول اینکه کجایی ؟
دو تا مرسی تم از نوشتن ات در اتفاق در چند به قبل که چیزی در خیلی قبل از برایم نوشته بودی خون دن کردم مثل و خیلی خوش از به حالم است که هنوز مرا می خانی و پی گیر هستی
سوم تا اینکه من که نه شد به رم و خبر هم نه دارم
بیا انجمن به بینیم ات اگر بندری
و سوسه ته کمد منو می گرده بی روسری بریده پا
دقیق ان
تو هنور ماندنی از رفتن به جای که خیلی وقت راه می ری روی جاده هاش .از اتفاقی کلمات به صفحه ی گوشت آلوده....(لذت داشت
مرسی تم قربون ات و چرا نیستی انجمن بیا گنجیش اکم
فتوبلاگ دوربین نوشت تجربه های عکاسی حسین خدنگ از فضا ، طبیعت، انسانها و .. شناخت دوباره جهان از نگاه دوربین است. خوشحالم که به این پایگاه سر می زنید.
یا هو
سلام . یه متن دهه ی هفتادیه ضعیف بود . به قول دوستی ، بشاش تو فرم و زبان . باید حرفید . شعر هشتاد رو نوشت . به روزم
هدف ما نه ایجاد اغتشاش و نا امنی بلکه رسیدن به فضایی آرام و مطمئن برای رشد علمی است
با بازتاب بی وقفه اتفاقات دانشکده و حمایت از دانشجویان ممنوع الورود نگذاریم شرافت و کرامت انسانی ما و دوستان ما تحقیر شود
دانشگاهها باید از وجود نظامی گران و کسانی که می خواهند حرفشان را با تحقیر و فحاشی به کرسی بنشانند خالی شود
این است خواسته ی ما
و اینگونه خواهیم بود
خنده در برابر لبخند
شمشیر در برابر خنجر
سلام
بی خبری
من انجا انتظاری ام
که کی می آیی
سلام عزیزم کم پیدا هستی . امسال ندیدمت خانمی
میس یوتم
با سلام
وبلاگ با مبحث کالبد شکافی شماره 2 ،جنازه دوم علی اکبر یاغی تبار به روز شد
منتظر حضور گرم و صمیمانه ی شما و نظرات مفیدتان در این باره هستیم
با تشکر
ارادتمند مهدی آذری
به روزم.
مشترک گرامی
دسترسی به این سایت امکان پذیر نمی باشد
نه شد به بینم ات
http://www.angelof.blogfa.com
کارهای عجیب و غریب ادبی در شهرضا ///// یک خبر خوب در مورد نقد داستان///// و2 تا داستان
اینجا داستان به روز شد.. منتظر دوستان ادبی در شهرضا و شهرهای اطراف هستم...
www.mosiomard.persianblog.com
باشد
سلام دوست خوبم
====
====
برکه ی مهتاب به روز شده است
مشتاقانه منتظر نظر ارزشمند شما خواهم ماند
شاد و در پناه حق بمانید...
تا باشد
تو بر قله ها ایستاده ای هنوز
فراز تپه جایی گرفته در بستت
هر شبی که درد می شوی حتا
با من ات خودی تراز خودت باش
این استواری
برای توست سارا
ها تا استواری و امنیت زمین هست ام
سلام! کجایی؟
خیلی نیستم تا بی آم می آم
سلام ساجده...نشسته ام کنارگوش ماهی ها/ کور شوم / دریا
به پیرزن ها نگاه می کنم به پیرمردها/
به حافظه سردم که نهنگ است/
به خواب های دختری که دیروز برایش وتکا آورده ام/به امیددیداری دوباره
خیلی نبودی
ساجده جان.. شنیده ام آنطرف ها هوا طوفانی بوده.. احوالت؟ مرا بی خبر مگذار که سخت شوره می زند دل...
من خوب از خوب ام قربان ات
خوب است. آسودگی در گرفتم ات. بعد از این مشترک بیش یکی دل می زند برای دیگر کار. انگار خوش داردش. باش تا باشم / سبز تا ساجده
در حتم با مرسی تم
سرویس های عمومی همرنگ توست و او که در چهار چوب پنجره وقتی جا می گیرد – سر اسر غبار و کثافت _ زندگی به قاب گرفته می شود و دستکشهای پلاستیکی اش که منقوش پشگل و روزنامه اند به چرخ و فلک پشت سرش عرق تند عصر می زنند.تو را از عرق تند تنت می شناسم در زرد طویله یا حتا سی اّمین طبقه از برجی بزرگ که فرقی ندارد در هر دو آفتاب مستقیم به رو می زند از شیشه هایی که پنجره دارند تا آه بکشی از پنجره هایی که آه می کشی تا "شیش "ساعت بعد
سلام
ما آمده ایم تا بگوییم
دعوت شده اید در گلستان
بی روی ٍ گل ٍشما ندارد
یک ناله ی ٍخوش هزار دستان
سلام
چرا آپ نیستی ؟
تنبلی
نه هست ام
منو در سرپهنه گی سری به زن
ساجده جان با طوفان چطوری
خیلی دنبال یه تماس تلفنی بات بودم نگرانتم وقت اگر کردی از سلامتی و خوبیت خبری بهم برسون رفیق
مه دی جان مرسی تم من خوب ام و زنگ ات می زن ام
حرف جای هر کی می شی ند تا هر کی باشد آید رود گویدی چنین اش. نه حرف می ما ند نه دل واژه. هیچی
با بی خودی ها چه مربوط ام با دور دستی هایی این و آن جاها. که هست و نیست هستی در برش... ما را چه کار... هیچی
ها هی چی
سلام
نیستی
تکراری شده کلمه های دیگران
و دیگه اینکه
شریعتی و ۲۹ خرداد
گرامی
شریعتی دارد شروع شود از باز
سلام علیکم ورحمه الله
و الیک رحمت
چشمان تو...