برای نسیم در بند

 

چند دوام برای ذخیره ماندن

 

خدای در سر شده ی من رو نه دیدی که زدی

و همه صدا از او بود جیغ کشی ده

نمی می رداَم  از ضربه های توی سر

صدای من را به زد  

جانی دنگ   درنگی نه

واپسی نه

به چه نه ای

حال از دست تن ام می رفت و من را وست گرفته بود ام

یک گرفتاری شبیه نه بودن داشت شروع کند

و خاب از راه برداشته نمی شد

لازم است خدای دیگری داشته باش ام با صدای انسان فهمیده

بلند ام کن

فقط بلند ام کن

نه زار مورچه ها نگاه ام کنند

از سوراخ سیاه ریزشان می ترسم شان  

سرد شده

با صدای بال پشه ها می رفت نور از برق پریده ی چشم  

خدا از سر ام دست می برد جا به جا شود تا سه ضربه

باری دیگر 

خیال می کنی دست چند برابر کتک

بلند تر از خدای کبود لب ها    گو نه ها    و چشم هاست

باز که اسم من در جهنم لیست می خانند

به سوز ام با لب ها سیاه   و خورده ی ترک سر  

زن ااانده را نمی برم

دست برداشته از سرم ام     

یکی چشم چپ ام گریه می کرد    آن جهنم ته 

جای سوختن خوبی است از برای سر ضرب دیده

زیر کتک که می خورد تن     جان به گیر

حدس می زن ام صبح دیر است 

نمی تون ام خورشید را به بی نم

از من پریده جان   

بهار برای چشمام خوب بود می سوخت

شه ری وری مو ها

توی سرخ ابرهای هر شب از دریا   

اول سر گرفته من باش . 

                                                        

نظرات 21 + ارسال نظر
جغد بندری چهارشنبه 8 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 10:33 ق.ظ http://joghd11.blogsky.com/

خیل ی خیل ی با حال کردمی شعر ی که خواندنی بودی پرتغالی که 206 مانده ای.
درود

مهدی معارف چهارشنبه 8 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 10:54 ق.ظ http://berkeye-mahtab.blogfa.com

سلام دوست خوبم


بعد از خیلی وقت

با غزلی به روز هستم

...

حکایت همه ی آنچه با من است هنوز

...

منتظر خوندن نظرت میمانم

در پناه حق
...

شاه رخ چهارشنبه 8 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 02:33 ب.ظ http://roospigari.blogspot.com

البته که جای من خالی بوده توی اون جلسه
ازین کارت بیشتر خوشم اومد و البته دلایل شخصی ای هم دخیل هست توی خوش آمدن من مر این شعر را !

کهره جمعه 10 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 01:30 ق.ظ

رقص

گن جیش کک جمعه 10 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 06:25 ب.ظ

سلام .به روزم با نقد داغت خانم

موگ شنبه 11 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 03:23 ب.ظ

خوب است

علی کاظمی یکشنبه 12 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 03:02 ق.ظ http://www.rahagard3.blogfa.com

سلام.خانده شد و خوب...
در آدرسی جدید و با شعری...

سزاوارسکوت یکشنبه 12 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 11:42 ق.ظ http://khalvatematrook.blogfa.com

سلام ....
قدرت بازی با زبانتون خوبه اما من حس میکنم انقدر به این مسئله زیادی تو جه شده که احساس گم شده درون شعر
وگاه گاهی پرت میشه از مسئله ....
فکر کنم بهتره اول از خودمون بپرسیم چرا شعر مینویسیم
وچرا شعر می خونیم ....
من شخصا برای ارضاء شدن این روح اشفته خودم به بند بند واژه ها اسیر می کنم ....
پس با این روند باید شعری که احساسم
رو تحریک کنه ارضاءکننده است شاید بیشتر دوستان هم این احساس داشته باشن ....
پس سعی نکنین که در حق مخا طبتون ظلم کنین و بجای ارضاءکردنشون بیشتر به گم کردنشون توجه کنین....

پاتوق ادبی یکشنبه 12 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 05:36 ب.ظ http://patogheadabi.blogfa.com

اگر دغدغه ای از جنس داستان کوتاه دارید، پاتوق ادبی شما را به خوانش و نقد هفتگی داستان دعوت می کند.
این پنج شنبه مانند همیشه به روزیم با داستانی از علی یوسفی.
"یه نخ.فقط یکی"

حامد شکوری دوشنبه 13 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 10:55 ب.ظ

سلام

اگر از من رد پائی نمی بینی دلیل ی بر نیامدن من نیست

من میام سر می زنم می خونم و ارادت دارم

یا علی

مم نون ات ام

سروش سه‌شنبه 14 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 09:26 ق.ظ http://chocomate.blogfa.com

ساجده می خونم این کار رو اما دوست دارم تو زبان رو از هر رو تجربه کنی زبان باشی مولد زبان باشی نه چیزی که زبان به واسطه ی اون شعر می سازه

بیشتر به گو !

صدای.. سه‌شنبه 14 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 03:48 ب.ظ http://www.3panj.com

سلام...گاهی هیچ اتفاقی نمی افتد....گاهی روزها می گذرد.بدون اینکه آب ازآب تکان بخورد.پرده ای کناربرود یعنی عکسی بشود توی یک قاب عکس آن هم کهنه بزند....ودراین..این درآرامش لعنتی.چیزی جزحس جانکاه پوچی برایمان نمی ماند.گاهی هم زندگی مثل همیشه است ..باراما ما هستیم که فرق می زنیم..فرق داریم نه از وسط سرمان...که دلمان یک چیزخاص می خواهد.یک هیجان خاص یا حتی نه..یک رویایی مرده ..اگردوست داشتید برای ماکارهایتان رابفرستد...اگردوست داشتید مارا لینک کنید..با امید روزهای بهتر در آینده....

محمود مزینانی - البرز دامغان چهارشنبه 15 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 10:25 ب.ظ http://alborz-d.blogfa.com

سلام
این وبلاگ ادبی شما است ؟
چه زیبا
یه گونه خوبی نوشته های شما داره
اونم وادار کردن خواننده به خوندن دقیقه
خب این مشکله اما برای انتقال یه مفهوم موثرتر
راستی به کدوم طرف مایلی کوه یا ادبیات؟
البته یه چیزم بگم طیف هارمونی واژگان الزاما چیزی رو روشن نمی کنه
باید مغز در فرایند ادب شما به حرکت بیفته نه اینکه قفل کنه
یک هم راهی درون و به قول شماها حس مشترک
مرز مشترک
صعود مشترک
باید برای همه بود
رند بود
از همه در همه با همه
اما خاص

درک خوب چیزی است به راه افتاده

جمعی از هنرمندان کرمان پنج‌شنبه 16 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 01:42 ق.ظ http://www.nasim13.blogfa.com

" جوونای قلعه ی پیر " در شادی آزادی نسیم خسروی با شعری از علی قراچه داغی به روز و منتظر هم صدایی شماست .

حمید شریعتی پنج‌شنبه 16 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 08:57 ق.ظ http://hamid-shariati.persianblog.ir

درود
شو ما هم می ثل دو ست تون کش میر چرا این جو ری می نویس اید؟
به هر حال خوشحال شدم از دیدن وبلاگتون.

اصلا هیچ کس... پنج‌شنبه 16 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 02:21 ب.ظ http://anima777.blogfa.com

سلام
جالب بود
لذت بردم

موسا پنج‌شنبه 16 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 09:09 ب.ظ http://zehneziba.blogsky.com/

سلام
موسارا رو ببین

عرفان کارن یکشنبه 19 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 05:19 ق.ظ http://wWw.MANifeST.IR

سلام تا ساجده. گاه گاهی که دیر شدم از روبه روی نرفتن بودم.تبریک برا جلسه که اولین بود در بندر و چه خوب. با شعری برا مریمَم بروز و منتظرت در مانی فستت. تشنه‌ی شنیدنت نیز اَم! تا سبز، تا ساجده

مهناز یوسفی دوشنبه 20 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 12:53 ب.ظ http://vapasinkalam.blogfa.com

سلام به ساجده کشمیری عزیز...د.رادور میخواندمتان...حالا نزدیک تر...موفق باشی.

خاندن همه اش دور است نزد شده

بیرون تر از نگاه چهارشنبه 29 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 03:42 ب.ظ http://ogling.blogsky.com

با تبریک سال نو . به ورز منتظرم

احسان چهارشنبه 14 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 10:52 ق.ظ

سلام ساجدی خوب بود اگه شعرهای شما کوتاه بشه زیباتر وگزیده گویی کنید با کلمه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد