نوشته ی از جلسه ی معرفی دوم کتاب کشمیری ساجده

  

 بعد از بالاخره ی چندی وقت و این وقت نوشته کردن از به موقعیت دریافت کتاب و معرفی وجودی دوم کتاب که به نه انتشار آمد  – قه یه اَ دار و رار نه این بود هر چه بی نم تو بی نم -

به روز 25 دی ماه 87 بندر عباس در خانه ی شهریاران جوان از سمت خانه ی خشتی با بودن در جمعی خسوسی با جمعی از شاعران استان – و با مرسی تم فراوان از بودن شاعران مسعود فرح – سعید آرمات- یداله شهرجو- موسا بندری- علی آموخته نژاد- محمد ذوالفقاری- محمد اکبر محمدی- امین امیری- فاتمه زارع- زهرا پورکهن دلی- فاتمه بردال مریم بهزادی  و رخشنده پاسلار- عدنان انصاری – افسانه رایزن- کامیلیا کاکی- علی رضا محسنی- محسن شهیدی – محسن زهتابی و مسلم – و نه آمدن های هادی کی کاووسی- شنبه زاده طیبه- کرامت بلالی- امیر حسین فخری-  به شب و سیاورشن و موسا –

شروع جلسه با حرف های خودم که کتاب کتاب است به مهم این که جمع بسته و در موقعیت بودن به دست رسی برسد و می تواند از خیلی شکل ها هم بی افتد تا به دسترسی برسد – به مسل نه داشتن ناشری معتبر و شابکی برا ثبت ملی و چیزهای که پشت کتاب را محکم می بندد –

در ادامه به شعر خانی و صحبت و نقد سخت خوب دوستان می گذرد با بحث در مورد زبان و تضادهای موجود در کتاب در شکل نگارشی آن- و دوستان توضیح می خاستند که چرا و به چه جوری !

چه جوری را شاعر نمی داند شاعر شاعر است در انجام در احساس بردن از کلمه و به احساس کشیدن کلمه و در آوردن از کلمه و در همین گیر و دار های درگیری سخت با کلمه چیز های رو می شود که کلمه جواب نمی دهد و شکلی که می خاهی از کلمه در نمی آید در نتیجه به هم ریزی شاعر به هم ریخته از ناتوانی و نا جواب دهی زبان به هم می ریزد و می سازد ویران می کند و این همه در جهان شاعر افتادنی است و دست درازی ها شایسته –

در جهان شاعر تضاد ها بی هیچ پنهانی و عمدی در کار رو می شوند و ناتوانی زبان در برابری بیان و دریافت پیدایی می دهد – لحن های که شکل اجرایی ندارند صدا هایی که شکل خودشان نیستند و می توانند شکل به گیرند –

در کتاب قه یه اَ دار و رار – صدای نفر از کلمه با حرفش بی رون می آید من ام – دیوانه ام – و این صدای اَ است که این شکلی بیرون می آید –

یا جدا جدا ایی کلمات تا پیدایی شکل های اجرایی کلمات مسل / همچنان ـ هم چون آن - که چنانی گری حرف در کلمه را می رساند / با این جدا جدا ایی ها وقت در رد کردن کلمه در حس و زبان می افتد و دریافت به چیزی به تر در فضایی تازه تر می دهد – که میل درگیری بالا می برد –

خود شاعر در استفاده از هر کلمه به هر شکلی ناراحت است نمی تواند احساس را به کلمه ای که احساس را بر نمی دارد بدهد به حرف نشان و حرکتی حس را تحویل می دهد که شکل را بر دارد در جواب این می شود که می خاهد صاد ها سین شوند – ملائکه ها بر ملا اِ که شوند یکه و تنها /صفحه 4 کتاب/ سپردن- سه پُردن ص 22کتاب/ -  اگر چه این دست بری ها کم به کم اند و جاهای جواب می دهد و تضاد را نشان می دهد و همی است که همه چیز در کتاب رو شده از پریشانی تا تردید مشق رو در رویی با شکل اجرایی زبانی و نگراشی -      

  

 موسا بندری شاعر و شاعر مسعود فرح

   علی آموخته نژاد شاعر

 5 - بنز می گیرم تو به رسم    در اول نه    دوم خیابون

داستان از سر صبح بعدی شروع افتاد    

چند بار سریع     به جنب

جمله انکار دارد             این انگار از ته شب بلند شده

ترجمه ی آخر زمین است که لو می رود 

و پرنده تخم لای بوته های سیم خار دار می ریزد

از وضعیت چند ملیت .    

 

11- شب به ته شلوار رسیده

در تعداد مورچه های شمارش شده      و رعایت حرفی از اسل و ازافات

رو در روی جبهه ای سنگین

تبر ات را مهیا کن

پری آتش ام     جهنم وار

کافی است به خانی ام      تا به تو تن به گیر ام

هر وقت از شب را فق اد در فاقده ی دسته اول .    

 

 اکبر محمدی شاعر

  

 35- در مخی له ی سوم شخص فردی

نشات برانگیز در پایانی مهره یازده    

استرداد آخر زمان      از همه جای مبتلایت زده   پی داست

با طریقه ی آخر تماس      شبی نه پایده به رس    

به توان مغز کِرم        

بریده باد گوش های دجال در نوع حماسی سنت ما تحت لیسی .  

 

 محسن شهیدی مترجم و ناشر

نظرات 16 + ارسال نظر
امامدادی شنبه 19 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 11:07 ق.ظ http://www.rahbaremamdadi.blogfa.com

سلام
استفاده کردیم بازهم بهتون سر میزنم تابیشتر ازمطالبتون بهره ببریم

بهشب دوشنبه 21 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 12:06 ب.ظ

با اسم کتاب خیلی حال کردم.خوندن شعر ها هنوز برام سخته البته فاتمه چند تا برام خوند که خیلی خوشم آمد.

گن جیش کک دوشنبه 21 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 06:14 ب.ظ

خیلی هم خوب که تو به کلمه رسیده وپوست دریده شدی .خوشحالم ادامه بده امید وارم واره های بیشتری بریزی بیرون وارتباط فرا مرزی کنی هرچند که کتاب خودش حرف های تازه تری داره

خیام ظهیری چهارشنبه 23 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 12:49 ب.ظ http://www.khayam57.persianblog.ir

مبارکه کتاب دوم
امیدوارم ناشرش به فکر توزیعش هم باشه
به دوستان همه سلام دارم
البته هرکار کردم عکس های تان را نتوانستم زیارت کنم.

امیر خالقی چهارشنبه 23 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 03:22 ب.ظ

:>

Amir Moslem zadeh جمعه 25 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 11:38 ق.ظ http://kargahonar.blogsky.com

نمایشگاهی از آثار طراحان هرمزگان...(بزودی)

بیرون تر از نگاه شنبه 26 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 01:34 ب.ظ http://ogling.blogsky.com




عجلو به صلاة نگام

و

چادر روی اذان صدا گرفت

کلاغ شهر را غسل

مرد در دلمه می زند

بیا پژواک کاشی می کند

آیینه در چروک سحر می شود

از فلفل

تن با کو ؟

از مرد

سزمین بُکش

روی شیار

لبخند / نگاه / من

بشکن


ماه را همیشگیِ خاک لابه لای پوتین ها سق می کشد


دمدمی یکشنبه 27 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 06:19 ق.ظ http://daam.blogsky.com/

که محفل داشتید شما. چه خوب که در آن شهر همین اتفاقات هم دارد جای شکر!
اطلاع رسانی شد یا ایما در باغ نبودیم؟

باغ تو را کم خبری رساندن بد ما را

محمدقائدی دوشنبه 28 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 02:15 ب.ظ http://mohammadghaedi.blogfa.com

سلام دوست
فقط آمده ام بگویم به روزم با:
...تن تو گیر سه پیچی ست مثل D.N.A
برو ببوس و بغل کن کروموزومها را...
چشم به راهم[گل]

جواد قاسمی سه‌شنبه 29 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 02:43 ق.ظ http://pesaresohrab.blogfa.com/

سلام هر کاری کردم پس اون یادم نیامد با این وبلاگ جدید به روز شدم

ماهی بالی سه‌شنبه 29 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 09:13 ق.ظ http://mahibali.blogsky.com/

عمل گرایی چیزیه که ما را به آن چه دوست داریم باشیم نزدیکتر می کند.
پس تبریک

احسان شهرباری سه‌شنبه 6 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 12:29 ق.ظ http://lakposht.blogsky.com

سلام تبریک برای این کتاب کاش توی جلسه بودم احتمالا سرکار گ ن و

مرسی تم برا سر زدن و خوش حال از دیدن تو از گنو در هر برگشت برا نفد جلسه خبر ات می کنم

فواد سه‌شنبه 6 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 02:38 ب.ظ http://magma.blogfa.com/

سلام ... خیلی جالبه اول وبلاگ آقای قادریو پیدا کردم حالا هم شما ... چقدر این دنیا کوچیکه ... هنوز محبت شما رو توی تخت فریدون فراموش نکردم ... به امید دیدار دوباره

خیلی به کوچک تر از یک حلقه سیب که قورت نمی شود- خوش حال از بودن و دیدنتان در تخت فریدون و تا دیداری دیگر

محمد شعبانی یکشنبه 18 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 06:00 ب.ظ http://www.bazeebad.blogfa.com

همچنانت میخاندم
موفق باشی

اتاق۸۸ یکشنبه 18 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 10:17 ب.ظ http://roooom88.blogfa.com/post-1.aspx


چه غمگین است نخندیدن

یادمان

شاعر

علی تسلیمی

مکان:گلشهر جنب فروشگاه رفاه(خانه شهریاران جوان)

زمان:۲۲/۱۲/۸۷ساعت۳۰/۱۷

سمانه شنبه 22 فروردین‌ماه سال 1388 ساعت 10:30 ق.ظ http://sam

ساجده عزیزم واقعا عالیه کولی با طرح و اسم کتاب حال کردم ام خواندنش فعلا کمی سخته ولی واسه خوندنش تلاش مکنم هرزو مند موفقیتت هستم عزیزم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد