هو هو هو سوفریندو دل آمون

یوسوف چاه       یوسوف چاه

زن عزیزی باشم پا به بند      هم هم همو رو به خور

از ریزش گوشه دهانت    تا در پوسته شده سر انگشتانت

بر حوتی سفید سوار   بکش از باله هایم دست

در پهنه ی سرخ آلو گلم تا آرنج به رنجانم و نرو از جانم

از بادهای میانی      امیالم صبح داده رو به راه احتمال ترنج خوری