نصف عمومی ات را گذاشته ای پر از شاخ و برگ پشت قدرت ابر ها

در فقط روز خاب کرده ام  چه می ترسی

ادامه هم نه داشت

جای یک عکس دارد روی درخت با نارنجی تن به پوشیده دور می بی ند هی چی پیدا از نای حرف آمد دوری دست سایه چشم گرفته نزدیک تر بیا باد در گوشم زیر از پای من برو آب