نه باشد هم باشدی دارد دار دار
می خاهم خود ام را به سوزانده باشد
و عذاب از لب به گیرد جهنم باکره از تخم ریزی من زیاد ها به اورس ها به گو باد به چه شرطی نمی گیرد گوش همی سرخ با افتادن از نیروی جاذبه زمین و بار قلیایی فراوان
فرو به کش
تخلیه یک حیوان علف با خور های اضافه در خاب است که پر از کیسه ی آب دار می ترکاند
جمهوری خاموش زنی
گرسنه تر به کش مصیبت هر چه خدای خاب آلوده
خاب های شیطانی را به تر از قدیسه می بی نی تا
از مناجات زیر حمام را شبی با لخت به دوش کشانی ده
کاشت کن
|