فرو شده گی های خوبی برا انگشت گذاشتن هست که ضمیر بر جسته ی میخاد

 

آن قدر خاب است که به شب نمی رسد    

مناسب لب گیری ایستا

در زیره های زمین     

بالای یازده فکر می رسد وا جد بلعیده شدن

 

 

لندن تماس گرفته

شرایط زلف تاب دار را می فهم اد

و قرار دارد

پایم برسد بندر

جوراب های سوراخ را در آورده زیر باران

روز ام می رسد

بسیار باریک  

مترصد بیرون از بستر اندیشه شدن

 

 

مدتی   گذشته از فصل جفت گیری

نمی دونه با تصویر اش چه خبری رو قطعی می کنه

ناتینگهام

همه اش رو از بی بی سی نه شنیده بود گرفت

چوب ساز دهنی

سوراخ های بی شماری رو می بنده

 

 

به تعداد مصیبت های رخت خاب

در مثل پیری باد به هوایت ام سرو ته جانب شهر

به گیر متعاقبن در حال نشسته گی بلند گیر

 

 

من و قلم و هر چه به نویس دارد من به والنتاینی که خنده اش نمی گیرد