از برای آرسو باشد
کلمات را در بعد از منی شکل می دهد یعنی رسانیدن خود به خودی کلماتی که در بعد گرفتار می شوند و وادار اند از ذهن او در چند و چند باره و بر می گردند آرسویی که از کنگره ی ۸۲ فکر می کنم صدای من را برد و نوشت و صدای او را می شنوم و یکی از کم کسان من است که کلمه را من را دارد و وقت ام می دهد به خوب شنیدن و حرف کردن
امکان را تو بر آورده کن
مجادله را تو بر انگیز
دو چاره گی را تو به بین ازلای پوست پیازی ام
مترسد قیافه ی چار باری
از من مترادف ام به زدی بیرون
رها با ورد
انا انت فی قابوس و به بوس ام بیش از این که شیار های بر نه جسته
در مورد
به موجب شب افول کنند
|