در شب ساعت هشت و نیم به بعد سه شنبه در میان
سه تاره های درخشان تارم به سر شاهد آمداند
که جایی گیر شب ام
تا فرا در رسید
به ما دو تا خود اش را لا انداخت چند تا کوه تا کوه
از پشت سر گرفت ایم و خدا تو سر شاهد بود
لب ها به خیسی می رفت و خرس بزرگ از میان لا پاها خود را می رساند
بستر اینکه یکی داشتیم عرق در آوردایم
از خوب هوای دور و بر رودخانه شور است
و دهان
به سرِ شاهد ها همه فکر ام از سر پل افتاده
همین تا بود
«پابرهنه در پارک» می دوم
و منتظرت هستم...
با چه؟
1- پاییز پدر سالار
2- در انتظار گودو
(خبر مفصل چاپ شماره 2 اولین نشریه تخصصی غزل پیشرو)
3- ترانه هایی که مادرم به من آموخت
4- در روزنامه ها خبری نیست
(جدیدترین اخبار از اتفاقات فرهنگی)
5- داش آکل یا حسن صبّاح؟
6- مثل حفاظ پله ها
(شعری تازه از سید مهدی موسوی)
...
«منتظرت هستم» فقط یک جمله بی معنی ست
پشت این حروف مردی ایستاده
که سیگار می کشد...
...
منتظرت هستم!!!!
سلام . تو همیشه با حالی . درود
زندگی یعنی : یک سار پرید.
از چه دلتنگ شدی ؟
دلخوشی ها کم نیست : مثلا این خورشید،
کودک پس فردا،
کفتر آن هفته.
بشکن وقت رفتنه ...
خدا سر شاهد می گیرم که سر خدا را بریدم و روی سینه هایش چه عشق بازیها ها ها می کنم و دستانم گرم که نه گر گرفته ام ... آتش آتش آتش و لشکر سرخ ساتور روی داسهایم چکش می زند زند زنم را به اسرت می زند به دیوار دی وار و سرما که از سرمان گذشت کلمه را راحت ترا به پیوند می آییم و خلق را به همت
درود
بدرو
به روزم کوتاه شد شب گیر کرده حلقومم به ریش دار
بیوواک رودخانه کنار شب بیداری؟؟؟؟!!!
شب گیر هم زیباست
به وقت با هم
که اگر تنهایی
نه زیبا
به با هم بودن
زیبا
سلام ساجده عزیز م ممنون از کامنت زیبایت و این که گالری نقاشی مرا معرفعی کردید خانمی . منتظر بهمن ماه هستم که بیایی
سلام سجاده خانم گل
خواندمت و بهره مند شدم
ممنون از حضورت
من انسانم
همان نطفه ی ناچیز،
که جنباندنداش در بطن شب بیداریها و شیطنت های گاه و بیگاه دو تن
و از هوس ناب و صیقل خورده ای لبریز.
من انسانم ،جگر گوشه ی...
berozam
khoshhal misham age eftekhar bedin
[گل][لبخند]
سلام
ای میل من مدتیست که باز نمی شه . لطفا کامنت!
خرس همیشه ترسناکه برا همه ها
خاله ساجی عزیز من پرت غال را به ۲۰۶ ترجیح می دهم
یه کار دلنشین...کوتاه و همین.
و شعر شما هم تا بود همین بود.
پوف
افتضاح است است
براوو فوق العاده بود
ای کاش البته اون عنوان لعنتی رو نمی ذاشتی وقتی لا هست کوه هست خرس هست و لب های خیس هست دیگه اون عنوان داره چیکار می کنه بابا ما رو آدم حساب کن
سلام ساجده جون ممنون می شم که بهم سر بزنی وبلاگه خوبی داری همشهری عزیزم تبادل با لینک هستی من اپم منتظر حظور سبزتان هستم
سلام
نظر شما در نشاط کوهستان باعث نشاط و شادابی من می شود . شما ایده هایی بسیار نو و جالب دارید . من پیگیر م .
ولی افسوس که از طبع شاعری بی بهره ام .
دوست ت تان دارم . شاید دایره دوستی های اینچنینی وسیع تر از آسمان پهناور باشد . نمی دانم ، آرامش عجیبی پس از خوانده مطالب و اشعارتان دارم
ممنون از حضور گرم تون در نشاط کوهستان
فعلاً
سلام
شاملو را یادم
بیا
برای سقوط آزادم
ورنه چونان موریانه
خورم این صلیب بالای سنگ را
ور ماندم سیلی است بر خاطرات دیروز
امروزم شبی است که خاطره آفتابگردان را می سوزاند
می سوزم
تا خاطره ام باقی باشد
برای قوط آزادم
سلام!
شما چه قده شلوغ پلوغین .....
سلام ساجده جون خویب عزیزم وبلاگه خوبی داری ممنون می شم که به منم سر بزنی حاظر با تبادل لینک هستی نتظر حظور سبزتان هستم
ساجده با حالا مدت هاست که از هم آغوشی بیم دارم می ترسم شک دارم به آن تمام شدم
چیزی ندارم بگویم جز اینکه دارم تمام می شوم
به روز شو دیگه
در همی زود اکی
با دو رود باد را تن یا تنا تنت حالا ارجاع
رود از این تنا تنی دو با
فعلا که در آن مملکت نیستیم. جمعه خواهیم رسید. اما همانقدر که از کوه خوشمان می آید از معاشرت بد! و اهل بیرون رفتن هم نیستیم بخصوص آن مسیر از دور از منزل. یکی دو بار پیش هم که آمدیم کسی برای تحویل گرفتنمان پیدا نشد این شد که ذوقمان زده شد. با این حال سودای کوه همچنان در سر داریم. خودتان بهتر می شناسیدشان. حالا همه اینها را جمع کنید به این نتیجه خواهید رسید: لطف کرده خود حضرت زحمت ثبت نام ایما را بکشد! مدرکی هم اگر لازم است که قطعا هست. اطلاع دهید با پست الکترونیک می فرستیم.(نمی شود که گمانم چنین شود. اطلاع دهید کاری کنیم.)
راستی به روزم
آسمان که بکوبد سرش را زمین..فکرمی کنی چه اتفاقی می افتد..ساجده ... / انگورمی شود لهستان
پاهایم شروع می کنند به فراموشی / پروانه ی که درشکمم زندگی می کند
سقط می شود
همیشه فکرمی کردم ستاره ها دکمه های پیراهن دختری هستند
که من عشق تعارفش کرده بودم
باید مواظب باشم/ به راه راست بروم
سلام
یلدا مبارک
سلام. ممنون از لطفتون. لینک نشر اکاذیب این است: http://www.poetrymag.ws/docs/reza_shantia/reza_shantia_akazib.htm
زیبا بود موفق باشی ... چرخت بچرخه ۲۰۶ !
آسمان بندر همان قدر زمین بود که در این جا ، آن جا هی آب بر چهره می زنیم و خاکستری تر می شویم . ساجده را بندر نداشت ، ندارد مگر که نبودی و من سراغ می شوم ؟
استاد امی عزیز
که من از در بندر که بند می زند همی به در شده تا نه داشته شدن نه داشته کردن ...
سلام.
زیبا
ta be hal deghat tokerda ke tamam rozon ba sobh shoro abot?
و با شب ...