یوسوف چاه یوسوف چاه
زن عزیزی باشم پا به بند هم هم همو رو به خور
از ریزش گوشه دهانت تا در پوسته شده سر انگشتانت
بر حوتی سفید سوار بکش از باله هایم دست
در پهنه ی سرخ آلو گلم تا آرنج به رنجانم و نرو از جانم
از بادهای میانی امیالم صبح داده رو به راه احتمال ترنج خوری
نتایج کامل اسکار را همراه با عکس می تونی در وبلاگم ببینی . موفق باشی دوست عزیز
با سلام . آرزوی موفقیت برای شما . پیروز باشید .
عیدی ما یادت نره؟
سلام و خسته نباشید .
خوند شد و لذت داد زیادددددددددددددددددد
سلام
اگه میشه یه خورده زیر دیپلم بنویسین تا ما هم درک کنیم
موفق باشین
بچه محله لوستون
که من هم می شوم از چاقو انگشتترا می خورم عزیزم
مادرمرده ترازاین نیست درهم گره بخوریم / ماکارونی
قهوه راچای بنویشیم / یک عصرپاییزی باکلاه ی /نارنجی
نارنجی یا آبی/چه فرقی می کند
چنگال راکه پایین بیاوری/تمام می شوددهانت که پرٌازبوی ماهی ست
قشنگ بود......
سلام ...وقتی خودت بخوانی چیز دیگریست ...
((بورژوازی ادبی – نخاله های با د کنکی )) فکر کرده اید که ادبیات امروز ما سر از کجا در آورده ؟ فکر کرده اید که مافیای موهوم ادبی کشور ما ایران کاری کمتر از ((11 سپتامر )) نکره اند ؟ فکر کرده اید که نشستن در کنج وبلاگهایمان نوعی حمایت از این حرکتهای مافیایی است ؟ تا کی تنها وب به روز خواهید کرد ؟ ما آمده ایم که با صدای هرچند کوچکمان ((سونامی شعر بی غرض را برپا کنیم )) به دیدن این نمایش بیایید تا دیدارش به ما بپیوندید . به مایی که حداقل تا به امروز به جنبش مافیایی ((شعر و داستان)) کشور که حتی به سایتهای ادبی ما نیز سرایت کرده ما را در خود حل نکرده . بیایید تا خودتان را ثابت کنید ...و اگر نه این حرکت خود جوش به حرکت خود ادامه خواهد داد ... تیرداد راد سروش سمیعی روح الله محمدی (مانی) -جنبش ادبیات پست مدرن آنارشیسم-
دل به لندگی دادم ولی دلی دل دل نکرده مردانمش عیب عید از دورادری ی ما است
فقط احتمال ترنج و گرنه با قی فقط ک ل م ه بود