پراکنده های من اندر جهان ما وقع باز تابی دارد تو در تو
هی چی برا فرا موشی هم دستی نمی کنه
کجای فکر که نیستی
زنینه ای ام سر به هوا و زمین گرد است
با هشت تا فوت ارتفاع از دهان کلاغ
از هوا به گیر هر چه نفس هایت در نهایت می کشد درد
در حوالی کوه ها و ابر
پری شانم شایسته ی لب هایت در پناه برف ها
چه قدر بالا آمده باشم
هیچ ات پی دا نیست
در اجزای مبتلا به دوزخ و آخر تر درجه ی فارن هایت به یازده هزار تا پا گیرایی تن
سلام
بسیار زیباست
برات آمدم
عزیز دلمیکهمیخونمتممیبوسمتمیبویمتمیخورمتمیلیسمت!
منمی واگیر دار
لعنت به فیلتر
خوب گفته شده..شعر
خوشحالم از این که بعد مدتی دوباره چشممان به جمال وبلاگ شما روشن شد راستش رو بخوای دیگه از هر چی کار ژورنالیستی داره حالم به هم می خوره . زیاده عرضی نیست فقط اگر تهران گذرت افتاد به یادی و سلامی شادمان گردان
در حتم
" هیچ ات پی دا نیست " ! اما نه این بار... که پی دا شدی همه اش
" هیچ ات پی دا نیست " ! اما نه این بار... که پی دا شدی همه اش
خوش از به حالمی این بار
سلام! یکم: نیستی ؟ کجایی؟ دویم : می تونم بگم آ این درسته سطرهای بسیار زیبایبی در تو یافتم این کارتو دوسش داشتم ایول سیم: به ما یه سری بزن چاهارم: شاد باشی
حو سی نمی در هی چوم
ba salam
ehteraman be estehzar miresanad adresse web sait shoma dar paygahe etele resani www.daryanews.ir link shodeh ast.
shoma mitavanid dar bakhshe peyvandha adresse web site khodra moshahede konid
az shoma taghaza mishavad adresse paygahe etela resani www.daryanews.ir ra ke zire nazare roznameh darya mibashad ra dar saite khod lin namaeed.
batashakor modiriat saite etela resani daryanews
منم کشمیری ام ! نازنین اما !
چقد اینجا سرده
من میدونم اخرش توی این کوه می میریم
آخرش خون دن نه داشت گم افتادن مرده شدن از بس راه سرده دوست
ساجده ساجده ساجده
سلام ... ژا نمی دهد این سطرها تا ژا از زمین جدا خود را بیاویزم .... بریزم
من از این همه که کم هستند می ترسم و نفرت دارم، آنقدر که حتی برای تو که آن همه هم دور خود جمع کرده ای(این را برای دوستی نوشته بودم).
از نظر من همان بهتر که هیچش پیدا نباشد. نه هیچ کس، نه هیچ چیز.... ای کاش همیشه در خواب مطلق بودیم...
هیچ ام پیدا نمی کنی دوست
همین آخرش می شود
همیشه آخر همینه
پراکنده
قاطی
و گم
گم که شدی
پیدا دیگر نه
در خیابان گاو ها خابیده اند گوسفند ها
من ام می گردد دنبال گرم آب در جوار گنو
کی منو از خاب برفی نزدیک هی مالیا بیدار می کنه
دقیقن گم شدم
مرسی تم سیاوش از یاد شده گی
خوب است که کمی وقت نمی شود از دور دستی برای خدا حافظه ام از تو پیرم می شود به دلتنگی. که جایی برای بغضم گرفته می کشدم به تصویر بودن زیر خر وار خاک در به پایان مرد موسیقی... مانیفست چشم انتظارت. بدرود
زیر هندوانه بغلم کن => همین جاها ، همین اطراف ، همین دوروبرها ، همین امروز ، همین که گفتم ، همین یکبار ، همین (زیر نون هندوانه کسره بذار ) همین ، همین و آخرین همین ، همین .
هند را گذاشته شد با تخم همین تا
سلام !
مرسی برای مطالبت . هرچند من چیز زیادی ازش نفهمیدم !
آخه یه گنگی خاصی تو نوشته هات موج میزنه .
نمی دونم تا چه اندازه ش ارادی یا غیر ارادیه !
که البته من به این چیزاش کاری ندارم.
فقط امیدوارم موفق باشی و مطالب بعدیت از این هم زیباتر باشه .
زنینه ای ام سر به هوا و زمین گرد است
سلام. ساجده کشمیری اسم ات را یادم می آید. کجا نمی دانم. ولی ۲۰۶ پرتقالی تا حالا ندیده ام. اگر داری حاضرم با یه نقره ای ش عوض کنم.
و شاعر ِ قوی یی است کسی که این شعر را نوشته.
جن بابا هوا داد اش
سلام (: من هنوز درگیر قشنگیهای کتابت هستم! راستی بخواطر او نوشته ام هک شدم و آی دی جدیدم اینه ! خوشحالم از داشتن دوستانی مثل شما
سلام ... خواندمت ... مرا به خون بخون
هی چی خون دن نمی شود از وقت تا بر به گردمی
چه خوب می نویسی دختر ...چقدر از سطر آخر شعرت لذت برده باشم خوب است یا؛پری شانم شایسته ی لب هایت در پناه برف ها ؛....
برف ها خوب پوشش می دهند سفیدی ها را تا لذت
سلام ساجده ی عزیز. از دیدن وبلاگت لذت بردم و از شعر آخرت بسیار(پری شانم...)
به دریا وشیرین هم سلام مرا برسان اگر می بینیش.
راستی منو یادت هست؟
نسیم امی
کی برود دوست از یاد دریا را اگر چه نه دارم من را دارد می فرو برد شیرین
کوشی خانم ی
سلام دوست عزیز. . .
دو نقطه ؛ که یکیشان لحظه لحظه دورتر می شد . . .
دو نقطه از دو تا سیگار روشن ماند و من ماندم
فریب جاده دستان تو را از دست من دزدید
سکوت کوچه و کولاک بهمن ماند و من ماندم
سقوط آزاد بروز شده و تشنه شنیدن شماست.
یاحق.
نمیشد اگر ننویسیم
خوب بود ، کاش
کلاغ خوب است پرنده
دیگر نیست که
داریم همین دلخوشی
و نفس
گیر کرده اینقدر لالیم
مبارکت روز دانشجو
آیریکان منتظر....
سلام
هی تو !می شود ترا خواند
هی منمی ترا
از سایت خوانش دیدن کنید
س ل ا م .... کشمیری ساجده .
خواندمت به خون / من را نیز بخون
با کلاغ یک رنگی دیرینه دارم
رنگ موی دیروزم ... بخت امروزم . نه ... نه ... باز تکراری شد
متنها را آتش بزن / کبریت / کبریت
فقط یک نخ دیگر این پمپ بنزین می خواهد
کنت / وینستون / مگنا مگه نه ؟ نه ... نه ... نه
بیا و به خون بخون
تخلیه ی عمومی و کار مشترک به روز است.
تا بر به گرد امی
پری شانم شایسته ی لب هایت در پناه برف ها
چه قدر بالا آمده باشم
دوست دارم کارهات رو ...
با یک شعر به روزم :
" به فرمان عیسی مسیح فقط احسان می کنم " از امروز به قبل و بعد
در اسف هیچ باز شدی از لینک ها اینجا خاندن نمی شود
آیا مخاطب همان خواننده است ؟ در وبلاگ مقالات ...
سلام، خسته نباشید.
وبلاگ زیبائى دارید، لطفا به ما هم سرى بزنید.
واگر زحمت نیست مارا لینک کنید.
این آدرس ماست:
http://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%A9%D9%88%D8%AE%D8%B1%D8%AF
سلام
نیستی چرا ؟
گرفتار کدام گرفتاری هستی ؟
منتظر بودم
هنوزم نیستمی و گم تو خوبی نمی تونم سرت به زنم تا پا یم برسد
سلام.زنینه باشی و من ترا خویشی؟که این را شاه رخ گفته است!!به هر جهت نوشته هات خط سورئال را شکسته و به اکسپرسیونیسم هم ناخنک زده...موفق باشید.
سلاممم.خوب بود...خارج از کلیشه می گویم.
خبرنگارم نه خبر بیار پس تو و من وقتی ما شدیم که دو دست بشیم وفریاد بگوییم هستیم اگر نرویم .باش تا سبز بمانی
سلام. زیبا بود یک جوری. خواندمش. فقط گفتم خبر بدهم که من هم با دوشعر به روزم.سر بزنید خوشحال می شوم.