سی و ا تا همین جوری روز

مرده با مرده    زیر درخت آلو با لو

سر از سر کسی می کشد پتو   

من رفته

پرت از فرصت خوش به دست حالتی فجیع

باز می شود پوست

از رنگ به دانه ها     خارج

به رنگی حجیم

می زند در

جدید تر از هر نوع حرکت قیاس نه زده

به پیوسته ی میلی که نمی رود دارد

 در سر از پهنه گی که دار نمی شود

http://solina.blogfa.com/ 

به شر از یت یتا نی دانی همی دان که نه به دانی

ماه از دوری چارده قرص بالا انداخته

به نشان دادنی فاصله ی سر انگشت اشاره

از دست راست تا دماغ

یک بندر است شلوغ از فهم

ایضن

پناه بر چاهی که بر مبنای بالا دادن قورت 

 شبی را از آویزان درد دارد