مرده با مرده زیر درخت آلو با لو
سر از سر کسی می کشد پتو
من رفته
پرت از فرصت خوش به دست حالتی فجیع
باز می شود پوست
از رنگ به دانه ها خارج
به رنگی حجیم
می زند در
جدید تر از هر نوع حرکت قیاس نه زده
ماه از دوری چارده قرص بالا انداخته
به نشان دادنی فاصله ی سر انگشت اشاره
از دست راست تا دماغ
یک بندر است شلوغ از فهم
ایضن
پناه بر چاهی که بر مبنای بالا دادن قورت
شبی را از آویزان درد دارد